خداحافظ میمی
یه سلام گرم به دوستای خوبم که با اینکه اکثرتون رو ندیدم ولی همیشه دلتنگتون میشم و بهتون عادت کردم. همونطور که از عنوان مطلبم پیداست. تو این مرخصی همسری پروژه از شیر گرفتن آرشیدا رو عملی کردیم و خدا رو شکر موفقیت آمیز هم بود و اونقدری که فکر میکردم سخت نبود. از 2 ماه قبلش دفعاتش رو کم کرده بودم و فقط قبل خواب ظهر و شبش میدادم بهش. یه جورایی فقط با شیر خوردن میخوابید و این منو نگران میکرد. خلاصه از روزی که از تهران رفتیم (19 بهمن در سن 22 ماه و یک هفتگی)برای اولین بار توی ماشین بهش شیر ندادم و براش کتاب خوندم و خوابش برد. یکی دو دفعه گفت میمی گفتم درد میکنه بوس کرد و بی خیال شد. وقتی رسیدیم هم تو طول روز اصلا نمیگفت میمی. شب ه...