طوطی من
ببخشید از تاخیر طولانیم دوستای گلم. آخه نتمون قطع شده بود به مدت 11 روز!!!!!! امروز درست شد. منم گفتم سریع یه پست بذارم که وبلاگو خاک گرفته. دخمل طلای من طوطی شده این روزا. هر چی میشنوه تکرار میکنه. بهش میگم طوطی. اونم میگه طوطی. از پست قبلی کلی کلمه جدید یاد گرفته که برای به یادگار موندنشون اینجا مینویسمشون. خیلی هم شیطون و بلا شده و همش میخواد روی مبلها و عسلیها راه بره و کارای خطرناک بکنه. مامان فدای شیرین کاریهاش بشه که هر روز بیشتر میشن. تا یکی میخواد بره بیرون میاد مظلوم نگاهش میکنه و گردنش رو کج میکنه و میگه دده. یعنی منم با خودت ببر. با این حرکتش پدر جون دلش آت...