اولین تکون دختر نازم
سلام دختر نازم. خوبی نفس مامان؟ دیشب داشتم با بابایی حرف میزدم یهو حس کردم یه چیزی زیر دلم تکون خورد ولی باورنکردم که خودت باشی برای همین به بابایی هم نگفتم که الکی خوشحال نشه. ولی الان که پای کامی بودم قشنگ حس کردم که تکون خوردی!!!! مامانی ازت ممنونم که منو خوشحال کردی و بالاخره تکون خوردی. از خدای مهربون هم ممنونم که تو این روز عید قربان بهم قشنگترین عیدی رو داد و تو رو برای اولین بار حس کردم. راستی عیدت مبارک عزیزترینم. البته صبح که بابا داشت میرفت سر کار عید رو به هر دومون تریک گفت و منم به تو و بابایی تبریک گفتم. مامان فدات بشه ازین به بعد قراره بیشتر حست...
نویسنده :
سمانه
13:43