آرشیداآرشیدا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

آرشیدا خورشید زندگی ما

دختر بابا

1390/7/26 11:38
نویسنده : سمانه
373 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دل  بابا.

عصر یکشنبه (24مهر) من و مامانی قبل از اومدنمون به شمال رفتیم سونو تا ببینیم دخملی یا پسمل؟

نمی دونی دو تامون چه حالی داشتیم!!!

 من که از ته دلم دخمل می خواستم ولی خودمو واسه پسر آماده کردم تا اگه دختر نبودی خیلی ناراحت نشم,  وقتی دکتر گفت یه دختر خانم نازه خشکم زد.

تا حالا این قد خوشحال نشدم که ندونم از خوشحالی  چه کار کنم.

چند دقیقه طول کشید تا حالم جا بیاد مامانی هم خیلی خوشحال شدو بهم تبریک گفت.

niniweblog.com

بعد سونو حرکت کردیم بیایم شمال ,کلی آهنگ شاد گذاشتیم و تو ماشین کلی رقصیدیم .

نمی دونم با چه سرعتی و ازکدوم شهرها اومدیم فقط به تو فکر می کردم , به فرشته کوچولویی که تو دل مامانه و دخمل بابا شده.

نمی دونی بابایی تو خیالم چه قد نازت کردم, بغلت کردم و بوسیدمت.

راستی قبل از اینکه بفهمیم دخملی سه بار اومدی به خوابم که یه دخمل ناز و خوشگل بودی.

مامانی و بابایی خیلی دوست دارن و از اومدنت خوشحالن. زودتر بیا و با خنده هات زندگی و عشق ما رو کامل کن.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

راحله
26 مهر 90 12:39
خوشبحال دختر خوشکلمون که اینهمه خاطر خواه داره و عزیز دل مامان و باباشه خوش قدم باشه الهی و ایشالا به سلامت بیاد تو بغل مامان و باباش
نارینه
26 مهر 90 14:42
باقلوای تر دارم .... یه دونه دختر دارم دختر عزیز بابا ... دختر گله تو باغا بچه که دختر باشه ... همدم مادر میشه چشمت روشن
خاله ریحان
26 مهر 90 18:38
دخمله...دخمله... انشالله به سلامتی و دل خوش عزیزم...مبارکتون باشه قدمش پر برکت.
سحر مامان بهار
28 مهر 90 9:51
وااااااااااااااای راست میگی مباااااااااااااارکه خیلی خوشحال شدم ایشالاااااااااا به زودی زود فارق میشی و دوست جووون بهار منووو میاااااااری