آرشیداآرشیدا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

آرشیدا خورشید زندگی ما

3 هفته انتظار تا...

1390/12/23 13:56
نویسنده : سمانه
731 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخترکم. خوبی نفس مامان؟

 

 

3 هفته دیگه مونده تا شما دختر عزیزم از توی دلم دربیای و بیای تو بغلم.

فقط تصورشه که تحمل این روزا رو برام راحتتر میکنه.

از حال و هوای این روزام برات بگم که هرروز انگار یک ماه میگذره برام. بخصوص که بابایی هم نیست تا بهم روحیه بده و بتونم باهاش درددل کنم.

خیلی دلم گرفته این روزا و بی تاب اومدن بابات هستم.

از ماموریتش متنفرم تو این شرایط. تو ماه نهم بارداریم 25 روز ازم گرفتنش.

الان که اینا رو مینویسم داره اشکام میریزه. این روزا خیلی بیتاب شدم و همش گریه میکنم.

ولی از مامان وبابام مخفی میکنم که نفهمن به من چی میگذره. تو دلم کلی غصه دارم که به هیچکی نمیتونم بگم. امروزم رفتم تو حموم و کلی گریه کردم و باهات درددل کردم.

حتی حوصله رفتن به نینی سایت رو هم ندارم.

به خودم میگم اینطوری نکن افسردگی میگیری ولی دست خودم نیست. حال جسمیم هم خوب نیست.

این سرماخوردگی دست از سرم برنمیداره. امروز هم همش سرگیجه داشتم.

خلاصه مامان خیلی داغونه. دعا کن واسم زودتر خوب بشم.

فردا باید برم سونوگرافی. ایشاللا با دیدنت حالم بهتر بشه.

خیلی دوست دارم به امید دیدن روی ماهت زنده ام عزیزم. مواظب خودت باش و برای مامان دعا کن و با تکونات خوشحالش کن.بوسسسسسسسسس برای دخترم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

مامان پارساجون
23 اسفند 90 1:02
هفته های اخر خیلی زود میگذرن.قدرش رو بدون.ایشالا نی نی به سلامتی دنیا باد و قدمش پرخیروبرکت باشه
مامان پارساجون
23 اسفند 90 1:03
اگر نی نی تپل می خوای تو این 3هفته حسابی پروتیین بخور خیلی خوب وزن می گیره
نیکا (مامان پارمیدا )
23 اسفند 90 18:22
سمان جونم سلام
قربون اون دل تنگت برم الهی امیدوارم که این هفته های آخرم به خوبی و خوشی سپری کنی و به سلامتی دخمل چوچولوت رو بغل بگیری و سه تایی قشنگترین روزاتون رو با هم و در کنار هم باشید عزیزم .


قربانت نیکای عزیز. به امید روزای خوب. هورااااااااااا

سوسن
23 اسفند 90 23:51
درکت میکنم عزیزم و باهات هم عقیده ام زن باردار پا به ماه خیلی به همراهی و دلداری های همسرش نیاز داره تا بتونه هفته های پایانی رو با آرامش سپری کنه.

ولی سعی کن به اومدن نی نیت دلخوش باشی و به خودت دلداری بدی.

چشم رو هم بذاری این روزا سپری میشه پس خودت رو اذیت نکن و قوی باش. هر چند میدونم خیلی سخته.


مرسی سوسن جون از همدردیت. به خودم تلقین کردم که بهترم.ههههههه
مامان رومینا
25 اسفند 90 1:21
عزیزدلم چرا خودتو اذیت میکنی میدونم سخته منم این روزا رو گذروندم روزایی که میخوای شوشوت کنارت باشه اما نیست اما خب اونم بخاطر تو دخمل نازشه که مجبوره بره.ایشالا بسلامت برمیگرده.مواظب دخملیمون باش.شادباش که خدا یکی از فرشته هاشو میخواد بهت بده
سوسن
25 اسفند 90 15:36
پیشاپیش نوروز خجسته باستانی و حلول سال نو و احیای طبیعت رو بهتون تبریک میگم. از خداوند منان تحول در احوال برای رسیدن به احسن الحال رو براتون آرزومندم. عزیزم ایشالا سال خوبی در کنار همسر و دخمله خوشلت داشته باشی. سر سفره ما رو هم از دعای خیرت بی نصیب نذار