بیرون اومدن اولین مروارید آرشیدا از صدف
دیشب بیشتر از شبای دیگه از خواب بلند شدی و تقریبا هر یه ربع تا نیم ساعت بیدار میشدی.
صبح هم که داشتی خیلی بی قراری میکردی بهت استامینفون دادم و اومدم به لثت ژل بی حس کننده دولوژل رو بزنم که دیدم دستم به تیزی دندونت خورد.
کلی ذوق کردم و برای مطمءن شدن رفتم یه قاشق چایخوری آوردم و زدم به لثت که دیدم بله صدای خوردن قاشق به دندونت میاد.
کلی بغلت کردم و بوسیدمت و فشارت دادم. دیروز مادر جون برات آش دندونی پخت و برد مدرسه و به همکاراش داد. چه دستش سبک بود یک روز نشده دندونت از لثه زد بیرون.
امروزم خیلی بیقرار و بی تابی. فکر کنم خیلی درد داری مامان فدات بشه.
الانم اومدی پامو چسبیدی و گریه میکنی و میگی ماماماما.
نمیتونم بیشتر ازاین برات بنویسم عشقم.
فعلااااااااااا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی