کلمات جدید نفس من
همونطور که قول داده بودم این پست مخصوص حرفا و کارا جدید آرشیدا نفسه مامانه.
به اعضای بدنی که بلد بود و نشون میداد میمی و شکم هم اضافه شده.
وقتی پیپی میکنه میگم پیپی کردی؟ اونم پوشکش رو میگیره و خیلی ناز میگه بیبی.
صدای گربه و سگ و جوجه و مرغ و خروس و گاو و ببعی و کلاغ و قورباغه رو که خیلی وقته میگه جدیدا میگیم خرس چی میگه, میگه خخخخخخخخخخخخ تازه حال داشته باشه دستاشم میاره بالا.
به دمپایی و کفش و صندل میگه داببایی
به گوجه سبز و گوجه فرنگی و توت فرنگی میگه گوجه
بعضی اوقات ذوق میکنه از دالی بازی میاد گازم میگیره یا موهامو میکشه. بهش میگم گاز نه بوس. یا موهام رو نکش ناز کن. الان دیگه تا میاد بکشه ناز میکنه و میگه نا نا نا
بیشترین بوسه هاش رو هم تا حالا روی شکم و میمی من زده.
به مورچه هم میگه موججه
به گوش هم میگه گو
به کلاه میگه ک(با ضمه)
به ژله میگه ل له
به جیش میگه جیس
به اسکناس میگه پوو
به آفرین میگه آیین
به گل سر میگه گل لل
نده و بده و بریم( ب ییم) هم میگه.
امروز گوشیم رو میخواست گفتم این گوشیه گفت گوشی.
خیلی کلمات رو چند بار بهش گفتم تکرار کرده. مثل عمه ... خاله ( آله) ..... علی......کلوچه( کوجه)
سمان( ممان)......
عاشق آوردن ظرفا و لباسا از آشپزخونه و اتاق به پذیرایی و چیدنشونه. با همین کارش اولین بشقاب چینیم رو هم شکوند. تو ادامه مطلب عکسشو میذارم.
آرشیدا در صحنه ارتکاب جرم. تازه حاضر به ترک صحنه نبود و به زور و گریه بردیمش.
آرشیدای عشق حموم
اینم تیریپ من و دخملی