خواب فرشته کوچولو
فرشته کوچولو من ساعت 11 صبح روی پای پدر جونش بعد از تکونهای بسیار خوابش برد.
منم رفتم شیرش دادم و دوباره خوابید. وای نمیدونین چقدر ناز خوابیده بود. از دیدنش سیر نمیشدم و هی بهش نگاه میکردم و حال میکردم.
خدایا شکرت که این فرشته ناز و دوست داشتنی رو بهم دادی.
خیلی دوسش دارم و عاشقشم. به خصوص وقتی خوابه.
اینم دو تا عکس از خواب صبحش برای خاله و عمه هاش که ازش دورن و دلشون براش تنگ شده:
امروز ساعت14:45 بعد از مدتها (3 ماه) توی کریرت خوابیدی. البته با تکون دادنش.
منم کلی ذوق کردم و دوییدم ازت عکس گرفتم.
شمام ببینید چه ناز خوابیده.
البته تا من بیام این عکسارو بذارم اینجا بیدار شد. یه ربع خوابید.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی